loading...

خداشناسی علمی

طبق گفته ی داروین:\"انتخاب طبیعی فقط با گامهای خیلی کوتاه و با بهره گیری از تغییرات کوچک و متداوم عمل می کند این فرایند نمیتواند خیزی ناگهانی و بزرگ داشته باشد بلکه باید با گامهایی کوتاه، اما آرام و مط

mp بازدید : 3196 یکشنبه 30 آبان 1395 زمان : 23:06 نظرات (3)

طبق گفته ی داروین:
"انتخاب طبیعی فقط با گامهای خیلی کوتاه و با بهره گیری از تغییرات کوچک و متداوم عمل می کند این فرایند نمیتواند خیزی ناگهانی و بزرگ داشته باشد بلکه باید با گامهایی کوتاه، اما آرام و مطمئن پیشرفت کند."تا اینکه دانش در مورد سلول به طور انفجاری رشد کرد.سلول دارای مدار، دستور العمل های مونتاژ و ماشینهای بسیار ریزی هست که پیچیدگی های آنها حتی به ذهن داروین هم نمیرسید! تا زمانی که داروین زنده بود همه تصور داشتند سلول یک ذره ساده از پروتوپلاسم است مثل یه تیکه کوچک از ژله!دانشمندان بعد از کشف این ماشینهای مولکولی به خاصیتی پی بردند به نام:" پیچیدگی‌های کاهش‌ناپذیر"برای مثال یک تله موش رو در نظر بگیرید.....

تله از پنج بخش اصلی تشکیل شده یک گیره برای نگه داشتن طعمه یک فنر قوی یک میله ی نازک خمیده موسوم به چکش یک مفتول نگهدارنده برای محکم کردن چکش در جای خود و یک سکو که تمام سیستم بر آن سوار است.اگر هر کدام از این قطعات نباشند یا معیوب باشند سیستم کار نخواهد کرد.تمام اجزا این سیستم پیچیده و کاهش ناپذیر باید همزمان در جای خود باشند تا این ماشین بتواند عملکردش که همان گرفتن موش است رو انجام دهد. پس سیستم تله موش دارای "خاصیت پیچیدگی کاهش ناپذیر" است.حالا باکتری فلاجلوم موجود در تصویر را در نظر بگیرید

در حدود 40 قطعه پروتئینی مختلف وجود دارد تا باکتری فلاجلوم بتواند کار کند و اگر حتی یکی از آنها نباشد فلاجلوم کار نمیکند.پس خاصیت کاهش ناپذیری دارد، آیا تغییرات بسیار کوچک و مطمئن و مفید داروین میتواند یک باکتری فلاجلوم تولید کند؟!چطور ممکنه یک موتور باکتری فلاجلوم و تمام قطعاتی که همراه اون هست، بتونه از جمعیت باکتری هایی تکامل پیدا کنه که اون رو ندارن؟!
مشخص نیست اصلا اون زمان اطلاع داشتن چیزی به نام باکتری وجود داره یا نه !که این امر رو خود چارلز داروین پیشبینی کرده بوده:
" اگر بتوان نشان داد اندام پیچیده ای وجود دارد که ممکن نبوده بتواند با بهسازی های کوچک ، بیشمار و متداوم شکل بگیرد آنگاه نظریه من کاملا از کار می افتد، اما من چنین موردی را نمیتوانم پیدا کنم."
"If it could be demonstrated that any complex organ existed, which could not possibly have been formed by numerous, successive, slight modifications, my theory would absolutely break down. But I can find out no such case"
348 Charles Darwin, The Origin of Species: A Facsimile of the First Edition, Harvard University Press,
1964, p. 189.
150 سال پیش دانشمندان به ذهنشون هم چنین چیزهایی خطور نمیکرده به یک دانشمند بزرگ مثل داروین که فرضا از روی طرز تکامل پیدا کردن فنچ ها در جزایر گالاپاگوس بر اساس اندازشون و نوع منقارشون و ... به این نظریه رسیده نمیشه ایراد گرفت.
ضمنا یک نکته ی دیگه هم هست، مشکل اصلی تر سر همکردن اون قطعات هستن، این ماشین ها نتنها نیاز به قطعات دارن بلکه نیاز به توالی دقیقی از مونتاژ هم دارن."حتی باید تشخیص داد که اونها درست مونتاژ شدن تا انرژی برای موتوری که کار نمیکنه تلف نشه!"برای مثال ساخت یک ساختمان رو در نظر بگیرین کارگران باید از یک نقشه ی دقیق برای سر همکردن قطعات پیروی کنن، قبل از اینکه دیوار ها رو بسازن باید پی ساختمان رو بریزن قبل از اینکه دیوار ها کاملا ساخته شن باید سیستم لوله کشی و سیستمهای الکتریکی نصب بشن، پنجره ها باید قبل از عایق کاری نصب بشن، دودکش فقط بعد از اتمام شیروانی ساخته میشه... باکتری فلاجلوم هم همینطوره.ساختمان فلاجلوم باید از داخل به خارج ساخته شه، قرارگرفتن قطعات باید از قطعه ی رینگ استاتور شروع بشه، وقتی مونتاژ شد باید دید که کِی ازین قطعه کافیه. و بعد میله ی محور اضافه شه، بعد رینگ اضافه شه، بعد یک میله ی دیگه اضافه شه، بعد مفصل یو شکل اضافه شه و مفصل یو شکل باید اندازه مشخص و خمیدگی معلومی داشته باشه و بعد اجزای پروانه اضافه میشه ...

یعنی حتی مونتاژ این ساختار هم خودش پیچیدگی کاهش ناپذیر داره تازه این ماشین و ده هزار نوع از این مکانیزم ها در سلول لازمه ی کار کردنشون اینه که ماشین های دیگه ای هم سرجاشون باشن! و این ساختار رو تنظیم کنن و همون ماشینا هم باز توسط ماشینهای مونتاژ دیگه ای کنترل شن. و این خودش چندین پیچیدگی کاهش ناپذیر رو شکل میده یا اینکه خود این ماشین ها از پروتئین ها تشکیل شدن که این پروتئین ها باید به یه ترتیب خیلی خیلی خاص کنار هم قرار بگیرند (و بسیار دشوار تر از قطعات ماشین فلاجلوم) و یا اینکه خود این پروتئین ها از اسید های آمینه تشکیل شدن که خود اون اسید آمینه ها باید به یه طرز فوق العاده خاص کنار هم شکل بگیرند ... که در بخش بعد مختصرا اشاراتی به اسید آمینه ها میکنیم.
این همه برای شکل گرفتن یک جانداری هست که به گروه جانداران ساده تعلق دارد!
به هر حال انتخاب طبیعی یک فرایند واقعیست و توضیح خیلی خوبی در مورد گونه های محدود است و نمیشه زحمات دانشمند بزرگی همچون چارلز داروین رو نادیده گرفت اما باید قبول کرد تئوری های زیادی آمدند و رفتند ...

بخش دوم
intelligent design
شاید در موردش چیزهایی شنیده باشین اما میخوام بگم این نظریه100% علمیه (حالا شاید 100% زیست شناسی نباشه) و از روی دیدگاه های فلسفی نیست. و یا به قول برخی از روی ندانستن نیست، بلکه از روی دانستن است، از روی کشفیات علمیست، یعنی نیمیگیم چون نمیدانیم از کجا آمدیم پس قطعا طراحی داریم ...کنده کاری های باستانی رو در نظر بگیرین، هیچ کس شکل و ترتیب این سنبل ها رو به دلایل طبیعی مثل طوفان شن و خوردگی نسبت نمیده، در عوض همه میگیم که کار انسان های هوشمنده اما بر چه اساسی اینطور نتیجه گیری میکنیم؟ یعنی چه چیزی هست که ما اون هوش رو تشخیص دادیم؟ ویلیام دمبسکی به این سوال جواب داده و یک استدلال پر اهمیت در مورد کشف هوش داشته.
اگر چیزی دو خصوصیت داشته باشه اولا غیر محتمل باشه دوما اختصاصی باشه نشانه ی طراحیه."این بخشی از منطق ماست که هوش رو تشخیص بدیم"
در طول قرن نوزدهم دانشمندان معتقد بودند که دو نهاد مستقل و بنیادین وجود دارد: ماده و انرژی ولی اما به مرور زمان متوجه شدیم یک نهاد بنیادین سوم هم هست که علم باید اون رو به رسمیت بشناسه و اون "اطلاعاته". 1- احتمال بسیار کوچک و 2_خاص بودن، اساسا معادل اطلاعات هستند.
مثلا یک غزل از شکسپیر که از کنار هم قرار گرفتن بسیاری حروف الفبا تشکیل شده است که طولانی بودنش دلیلی بر پیچیدگی‌اش و با معنی بودنش نشانه‌ای از مشخص بودنش است.
توانایی شناسایی اطلاعات در مخابرات الکترومغناطیسی به ما امکان بی نظیری را برای جستجوی "هوش" داده، ستاره شناسان چندین ساله که در "ستی" (Searching for Extra-Terrestrial Intelligence یا SETI) با بررسی سیگنال های رادیویی هوش فرا زمینی رو جستجو میکنند تا شاید بتوانند الگوهای حاوی اطلاعات را بیابند. به طور معمول رادیو تلسکوپ ها یا نویز های تصادفی و یا سیگنال های طبیعی تکرار شونده ی ساده را که به طور طبیعی به وسیله ستاره ها، کهکشانها و دیگر اشیاء فضایی تولید می شدند دریافت میکردند. اما ستاره شناسان تصدیق می کردند که اگر زمانی یک سیگنال حاوی اطلاعات دریافت کنند، وجود حیات هوشمند را فراسوی زمین، تایید می کند!

به نظر شما اونها باید مثلا چه چیزی رو پیدا کنن که به این نتیجه برسن که اون اطلاعاته، و از یک هوش فرازمینی به وجود اومده؟
برخی میگن شاید یک تمدن فرازمینی هوشمند سعی در مخابره پیام به زبان جهانی ریاضیات را داشته باشد مثل یک دنباله از اعداد اول. چون چنین چیزی تصادفی به دست نمیاد، طولانی بودن آن نشانه پیچیدگی و اول بودن آن نشانه مشخص بودنش است. ستی تا الان نتونسته چنین چیزی پیدا کنه ولی تو سیاره ی خودمون دانشمندان گنجینه ای از اطلاعات رو در هسته ی یک سلول زنده کشف کردند، دی ان ای. دی ان ای ساختاری داره که برای حمل اطلاعات ایده آله و بر اساس ای تی سی و جی. مارپیچ دوگانه ی دی ان ای توانایی ذخیره ی اطلاعات خیلی زیادی رو داره و حتی اونها رو به نحوه ی موثر تری پردازش میکنه یک دنباله ی کامل از دی ان ای انسان 3 میلیارد کاراکتر منفرد داره! کاراکتر های شیمیایی دی ان ای آرایش خاصی دارن که بهشون این قابلیت رو میده که اطلاعات و دستورالعمل های پر جزئیاتی رو منتقل کنند خیلی شبیه به کلمات در یک جمله ی با معنی یا زبان 0 و 1 کامپیوتر. بیل گیتس گفته که دی ان ای مثل یک برنامه ی کامپیوتری می مونه فقط خیلی پیچیده تر از اونی که کسی اون رو برنامه ریزی کنه ولی اگر کمی روی این مسئله تعمق کنیم میبینیم که بیل گیتس برای تولید نرم افزار مهندسان هوشمند رو استخدام میکنه نه یک مولد اعداد تصادفی رو !
پس قطعا این "اطلاعات" موجود در دی ان ای رو یک "هوش" طراحی کرده حالا چه هوشی؟! کِی؟! به ما ربطی نداره چیزی که به علم ربط داره اینه که این اطلاعات نتیجه ی یک "هوشه" همانطور که یک دنباله از اعداد اول نتیجه ی هوشه، البته قیاس این دو اطلاعات دور از عدالته !!

چون یک دنباله ی اعداد اول رو همه میتونن بنویسن ولی اطلاعاتی که در یک پروتئین هست رو حتی نمیشه با یک کتابخانه ی عظیم از زیباترین اشعار انگلیسی مقایسه کرد.
اسید آمینه ها 20 نوع هستند که اونها رو با 20 حرف اول زبان انگلیسی مقایسه میکنن حداقل 30000 نوع پروتئین وجود دارد، پروتئین ها مثل زبانهای نوشتاری یا کدهای کامپیوتری، درجه ی بالایی از اختصاصی بودن رو دارند! عملکرد کل بستگی به آرایش دقیق هر بخش دارد!قطعا یک هوش این آرایش دقیق اسید آمینه ها را طراحی میکنه آرایشی که به اشکال و عملکرد های خاصی از پروتئین ها در می یاد.این بخشی از اساس دانش ماست که "عامل های هوشمند" میتونن سیستم های غنی از اطلاعات رو تولید کنن بنابر این نظریه ی طراحی هوشمند بر اساس چیز هایی نیست که ما نمیدونیم، بر اساس چیزیه که ما در باره ی نظام علت و معلولی دنیا میدونیم ما علتی رو میشناسیم که قادر به تولید اطلاعاته و اون "هوشه"، "طراحیه هوشمنده".
تاثیر شگرف طراحی اینه که به ما ابزاری جدید در تشریح علم میده!! چون یه طراحی، یه ایدست، توسط هوش شکل گرفته.
شیوه ای که ما رو به این نتیجه رسوند که باکتری فلاجلوم طراحی هوشمند داره همون شیوه ایه که وقتی یک موتور رو که از بیرون نصب شده میبینیم به این نتیجه میرسیم که طراحی هوشمند داره وقتی میبینیم موتور چه قدر اجزائش به هم ربط دارن میفهمیم یکی اون رو ساخته در مورد ماشینهای بیولوژیکی هم همینطوره البته میلیارد ها برابر شگفت انگیز تر.

درباره زیست و ژنتیک ,
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط عسگری فر در تاریخ 1398/04/22 و 6:32 دقیقه ارسال شده است

ممنونم این مطلب به ایمان و باور من کمک مضاعف کرد. همیشه برای دیدن نیاز به ریز شدن نیست اگر چیز هایی که با چشم غیر مصلح هم دیده میشند رو دید

این نظر توسط الهام در تاریخ 1396/02/03 و 11:11 دقیقه ارسال شده است

مطلب جالبی بود ممنون .
پاسخ : خواهش

این نظر توسط Canary در تاریخ 1395/08/30 و 23:23 دقیقه ارسال شده است

فقط یه نکته رو همینجا عرض کنم اگه میتونید تصحیحش کنید اسم باکتری ((فلاجلوم)) و نه فلوجام.
ممنون بابت مقاله.
پاسخ : ممنونم دوست من


کد امنیتی رفرش
درباره ما
وبلاگ خداشناسی علمی
آمار سایت
  • بازدید امروز : 47
  • باردید دیروز : 109
  • بازدید کلی : 214,489